اولین قدم
همون روزای بعد از تولد بهار خانوم کم کم شروع کرد که تنهایی و بدون کمک وایسه مثلا منو میگرفت بلند میشد بعد دستشو ول میکرد برا چند ثانیه بعد یهو تعادلشو از دست میداد و میفتاد روم... تو قشم هم تمرینش بیشتر شد و به مرور میتونست زمان بیشتری خودشو نگه داره و بدون کمک وایسه . حالا دیگه با کمک دیوار بیشتر میتونست راه بره . دیگه منتظر راه رفتنش بودم ولی خیلی طول کشید تا پاهاش قدرت پیدا کنه و اولین قدمشو برداره بعد از اون هم گاه گاهی بهار میتونست بسختی از رو زمین بلند شه وایسه برا چند ثانیه تا اینکه بالاخره... درست روز نیمه شعبان روز تولد امام زمان بهار نازیه من تونست اولین قدمشو بتنهایی و بدون کمک برداره. اون روز بهار تلاشش برا بلند شدن از ...
نویسنده :
مامان بهار
4:49